دنیای وارونه ای است
"عبدالله"
بندگی را از یاد برده بود
و "سلمان" مسلمانی را
"هادی منصور "
از گمراهان یاری می طلبد
و"صالح" ناپرهیزگاری می کند
عرب بوی گند عرق می دهد
عرب ها
باز گشته اند
به اعرابیت خویش
و شوخ چشمان
بر جنازه ی برادران خویش
خوش می گذرانند
***
عقده شده اند
واژه ها درگلوی شعر!
هر واژه
کودکی است
که متولد می شود
قد می کشد
راه می رود
حرف می زند
و می میرد!
من می خواهم
تا اخرین واژه هایم
زنده باشم
و واژه هایم زنده باشند.
دشمن می ترسد از واژه ها
که جمله شوند
کلام شوند
و جاری شوند!
***
این شعر را بمباران کنید
که به اندازه ی تمام
نیروگاه های هسته ای تان
بمب تولید خواهد کرد
وروشن خواهد کرد
که بمب را از هر طرف بخوانی.
خانمان سوز است.
***
خورشید را چه گناه
کور دلان
چشم بسته
و گمان می کنند
چشمه را بسته اند!
خورشید را میل تابیدن است
به رغم خواهش "ان"
بهار امده است
تا به هر راه
شکوفه ای بنشاند
***
من" یمن" را دوست دارم
که به یمن نامش
برکتی دوبارهخواهد یافت
"بحرین" بحری ساکت نمی ماند
"عراق" عرق دینی اش را باز یافته است
و "سوریان"
شام عزای شمارا به سور خواهند نشست!
"لبنان" به بنان خویش
لمس می کند
حقیقتی را
که شما به هزار دلیل غیر شرعی
ذبح شرعی اش کرده اید!
تعجب نکنید!
این شعر یک بیانیه نیست
یک شعار نیست
مثلثی است با علامت تعجبی درآن!
شما دارید به خطر نزدیک می شوید!
***
- ملک عبدالله پادشاه قبلی عربستان
- سلمان پادشاه فعلی عربستان
- علی عبدالله صالح/یمن *** ,واژه ,شعر , ,یک ,یمن ,این شعر ,می کند ,واژه هایم ,واژه ها ,که به
درباره این سایت